لغت نامه دهخدا
اکاف. [ اَک ْ کا ] ( ع ص ) خوی گیرساز و عرق گیرساز. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || خوی گیرفروش. ( از اقرب الموارد ). || پالان گر را گویند. ( آنندراج ). پالان دوز. ج ، اکافون. ( مهذب الاسماء ).
فرهنگ فارسی
خوی گیر ساز و عرق گیر ساز یا خوی گیر فروش .
پیشنهاد کاربران
پالانگر، قَتّاب
پالاندوز