اکاسه

لغت نامه دهخدا

( اکاسة ) اکاسة. [اِ س َ ] ( ع مص ) بر سه پارفتن ستور. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || برداشتن شتر را و بر زمین افکندن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بر زمین افکندن. ( از اقرب الموارد ).

اکاسة. [ اِ س َ ] ( ع مص ) پدر فرزندان زیرک شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || فرزندان زیرک آوردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). زیرک زادن. ( تاج المصادر بیهقی ).

پیشنهاد کاربران