اکاذیب. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ اُکذوبَة. ( اقرب الموارد )( ناظم الاطباء ). ج ِ کاذب خلاف قیاس ، چنانکه اباطیل جمع باطل. یا آنکه جمع اکذاب باشد و اکذاب جمع کذب. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). و رجوع به اکذوبة شود. || دروغها و خبرهای دروغ. ( ناظم الاطباء ) : بلکه مصدق اکاذیب و محقق اباطیل او شود. ( تاریخ جهانگشای جوینی ). به اهالی قهستان پیغامی دادیم ملایم مضامین آن اکاذیب. ( تاریخ جهانگشای جوینی ). اهل هند به خرافات و اکاذیب خویش نسبت آن مبانی به دویست تا سیصد هزار سال کرده. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 414 ).
فرهنگ فارسی
دروغها، سخنهای دروغ، جمع اکذوبه ( اسم ) جمع اکذوبه دروغها سخنان دروغ خبرهای دروغ .