لغت نامه دهخدا
اکاحة. [ اِ ح َ ] ( ع مص ) هلاک کردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || کارگر شدن شمشیر. گویند: ما اکاح فیه السیف ؛ شمشیر در آن کارگر نشد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید