اژینه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
آهنی باشد چون کلندی با دندانه های درشت و دسته چوبین که سنگ آسیا را از درون سوی بدان نقر کنند تا دانه بهتر خورد کند
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
اژینه = سرمی برد ، سر میکند
زندگی خوی اژینه = از هزینه های زندگی ش برمیاد ، زندگی ش رو به جلو می برد
زندگی خوی اژینه = از هزینه های زندگی ش برمیاد ، زندگی ش رو به جلو می برد