( آژیده ) آژیده. [ دَ / دِ] ( ن مف ) آژده. آجیده. آجده. نکنده کرده : ملاف با قلمی ای لباس آژیده بروی کار چو افتاد بخیه ات یکسر.نظام قاری.
( آژیده ) ۱ - خلانیدن سوزن فرو برده. ۲ - ( اسم ) نوعی دوخت جامه و پای پوش که فاصل. فرو بردن سوزنها از بخیه قدری بیشتر باشد.آژده آجیده
سرحال و قبراق ، کسی که از لحاظ روحی و جسمی سلامت است.یعنی هوشیار جنگجوشیر قوی با صالتتولد یافته+ عکس و لینک