اژور


برابر پارسی: ( آژور ) روزن دوزی

لغت نامه دهخدا

( آژور ) آژور. ( ص مرکب ) در بعض فرهنگهاآزور ضبط کرده اند و بیت انوری را که در فرهنگها برای آزور نیز شاهد آمده مثال آورده اند. و ظاهراً تصحیف آزور باشد.

فرهنگ فارسی

شبکه هائی که درپارچه بادست یاچرخ خیاطی می دوزند، درفارسی ژوردوزی میگویند

پیشنهاد کاربران

به روز رسانی
Up - to - date
مؤمن خودش را باید تطور وتطویر با زمان ومحیط پیرامون فعلی وآینده برساند:
یا أیها الذین آمنوا آمنوا
. . .
آژور: رُوزَندوزی