اژندن

لغت نامه دهخدا

( آژندن ) آژندن. [ ژَ دَ ] ( مص ) ملاط یعنی آژند میان دو خشت و مانند آن گستردن ، پیوستن آن دو را. || آجیدن. و رجوع به آزندن شود.

فرهنگ فارسی

( آژندن ) ( مصدر ) ( آژند آژند خواهد آژند بیاژن آژننده آژیده ) آژند میان دو خشت یا دو سنگ کشیدن .
ملاط

فرهنگ معین

( آژندن ) (ژَ دَ ) (مص ل . ) ملاط کشیدن بین دو خشت یا سنگ .

پیشنهاد کاربران

دوختن
شعر از ناصر خسرو
خوب سخنهاش را به سوزن حکمت بر دل و جان لطیف خویش بیاژن

بپرس