اِژدِها، اَژدَها یا اَژدَر، واژگانی فارسی، برگرفته از اصطلاح اوستایی اَژی دَهاکه ( خط اوستایی: 𐬀𐬲𐬌⸱𐬛𐬀𐬵𐬁𐬐𐬀 ) ، به معنی مار سهمگین و مهیب است. اژدها در اساطیر ایران، موجود غول پیکر مارمانندی است که در خشکی ها، دریاها و حتی آسمان ها سکونت دارد. از جمله متونی که به اژدها و داستان های پیرامون آن می پردازند، می توان از بندهشن، شاهنامه و گرشاسپ نامه نام برد.
... [مشاهده متن کامل]
در میان جانوران، اژدها بیشترین پیوند را با مار دارد. چنان که واژگان اَژی ( 𐬀𐬲𐬌 ) در اوستایی و اَهی ( अहि ) در زبان سانسکریت نیز به معنای مار هستند. عجایب المخلوقات در توصیف اژدها آورده است:
چون مار را درازی به سی گز و عمر به صد سال رسد، آن را اژدها خوانند و به تدریج بزرگ می شود تا چنان گردد که به خشکی حیوانات از او ستوه شوند. حق تعالی او را به دریا افکند و هیکلش در بحر بزرگ می شود، چنان که بالایش به ده هزار گز رسد. دو پر مانند ماهی برآرد و حرکتش سبب موج دریا شود و چون ضررش در بحر نیز شایع گردد، حق تعالی او را به دریا یأجوج و مأجوج افکند تا خورش ایشان شود
همچنین در این کتاب در باب فواید قسمت های مختلف بدن اژدها آمده است:
خوردن دل اژدها دلیری فزاید و حیوانات مسحر اکل او شوند. پوستش بر عاشق بندند عشقش زایل شود. سرش هرجا دفن کنند، در حال آن موضع نیکو شود.
اژدها در نگارگری ایرانی، بیشتر تحت تأثیر نمونه های چینی ترسیم اژدها بوده است. این تأثیر به ویژه در نتیجه مراودات تنگانگی بود که حکومت های ایلخانان و تیموریان در طول سده های سیزدهم تا پانزدهم میلادی با چین داشتند. عناصر فرهنگ غرب در ترسیم اژدها از دوره صفوی به بعد در نگارگری ایرانی ظاهر گشت. هرچند که تعداد نگاره های موجود از اژدهایان سبک غربی در نگارگری ایرانی بسیار کمتر از نمونه های مشابه تحت تأثیر چین است. در تمام موارد ترسیم اژدها، چه متأثیر از سبک چینی و چه نمونه های غربی، اژدها از هیبتی مارگونه اما به مراتب بزرگ تر از یک مار معمولی برخوردار است. همچنین دهانی فراخ با دندان های بسیار و چشمان درخشان دارد. در برخی نگاره ها، این جانور بدنی کاملاً منطبق با بدن مار دارد و بدون دست وپا است. در برخی دیگر با دو اندام حرکتی ترسیم شده و در سایر نگاره ها به صورت جانوری چهارپا است. در نمونه های متأثر از ترسیم اژدها در فرهنگ غرب، اژدهایان دوبال قادر به پرواز و آتشین نفس نیز ترسیم گشتند. همچنین اژدهایان چند سر با ظاهر مهیب تر نیز به صورت پراکنده در نگارگری ایرانی دیده می شوند.
... [مشاهده متن کامل]
در میان جانوران، اژدها بیشترین پیوند را با مار دارد. چنان که واژگان اَژی ( 𐬀𐬲𐬌 ) در اوستایی و اَهی ( अहि ) در زبان سانسکریت نیز به معنای مار هستند. عجایب المخلوقات در توصیف اژدها آورده است:
چون مار را درازی به سی گز و عمر به صد سال رسد، آن را اژدها خوانند و به تدریج بزرگ می شود تا چنان گردد که به خشکی حیوانات از او ستوه شوند. حق تعالی او را به دریا افکند و هیکلش در بحر بزرگ می شود، چنان که بالایش به ده هزار گز رسد. دو پر مانند ماهی برآرد و حرکتش سبب موج دریا شود و چون ضررش در بحر نیز شایع گردد، حق تعالی او را به دریا یأجوج و مأجوج افکند تا خورش ایشان شود
همچنین در این کتاب در باب فواید قسمت های مختلف بدن اژدها آمده است:
خوردن دل اژدها دلیری فزاید و حیوانات مسحر اکل او شوند. پوستش بر عاشق بندند عشقش زایل شود. سرش هرجا دفن کنند، در حال آن موضع نیکو شود.
اژدها در نگارگری ایرانی، بیشتر تحت تأثیر نمونه های چینی ترسیم اژدها بوده است. این تأثیر به ویژه در نتیجه مراودات تنگانگی بود که حکومت های ایلخانان و تیموریان در طول سده های سیزدهم تا پانزدهم میلادی با چین داشتند. عناصر فرهنگ غرب در ترسیم اژدها از دوره صفوی به بعد در نگارگری ایرانی ظاهر گشت. هرچند که تعداد نگاره های موجود از اژدهایان سبک غربی در نگارگری ایرانی بسیار کمتر از نمونه های مشابه تحت تأثیر چین است. در تمام موارد ترسیم اژدها، چه متأثیر از سبک چینی و چه نمونه های غربی، اژدها از هیبتی مارگونه اما به مراتب بزرگ تر از یک مار معمولی برخوردار است. همچنین دهانی فراخ با دندان های بسیار و چشمان درخشان دارد. در برخی نگاره ها، این جانور بدنی کاملاً منطبق با بدن مار دارد و بدون دست وپا است. در برخی دیگر با دو اندام حرکتی ترسیم شده و در سایر نگاره ها به صورت جانوری چهارپا است. در نمونه های متأثر از ترسیم اژدها در فرهنگ غرب، اژدهایان دوبال قادر به پرواز و آتشین نفس نیز ترسیم گشتند. همچنین اژدهایان چند سر با ظاهر مهیب تر نیز به صورت پراکنده در نگارگری ایرانی دیده می شوند.