اویزون

فرهنگ معین

( آویزون ) ( اِ. ) آویزان ، کنایه از: آدم مزاحم .

اصطلاحات و ضرب المثل ها

( آویزون ) معنی اصطلاحات عامیانه و امروزی -> آویزون
کسی که مرتبن کنه می شود و بدون دعوت همه جا می رود. طفیلی

پیشنهاد کاربران

منشع فقر مالی و فقر فرهنگی. یعنی از بچگی بهش نگفتن زشته نکن. فرستادنش جلو گفتن حقتو از بقیه بگیر. نتیجش بی دعوت پیدایش می شود اندازه 10 نفر می خورد. می برد. به نظرم مهربانی کردن اشتباه است چون این آدم ها رند هستند و سو استفاده میکنند
افتاده شده
معنی ادبی این واژه "پی گیر" است
تو مُخی! ( کرم ریختن! )
چترباز!
وِزِّه!
خاک انداز، جا کلیدی ( جا سوئیچی ) !
به جای واژه ی فرانسوی پارازیت!
پاپی شدن، وبالِ گردن، موی دماغ، تِلِپ!
در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری ) -
کنه، سریش ( سیریش ) !، طُفَیل!
سربار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس