دیکشنری
مترجم
بپرس
اویزنده
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
( آویزنده )
آویزنده. [ زَ دَ / دِ ] ( نف ) عَلِق. شَبِث. آویزگن.
فرهنگ فارسی
( آویزنده )
آنکه آویزد
فرهنگ عمید
( آویزنده )
۱. آویزان کننده.
۲. آویزان شونده.
۳. کسی که به هرکس یا به هر چیز درآویزد.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها