هویتزیلوپوچتلی یا اویتسیلوپوچتلی ( به ناهواتل کلاسیک: Huitzilopōchtli، یا ) ، به معنای «مرغ مگس خوار در سمت چپ»، یا «مرغ مگس خوار چپ دست» ( لغت huitzilin در زبان ناهواتل به معنای مرغ مگس خوار می باشد ) ، در اساطیر آزتک یک خدای جنگ، یک خدای خورشید، و حامی و پشتیبان شهر تنوچتیتلان بود. او همچنین خدای ملی مکزیکی های تنوچتیتلان محسوب می شد. [ ۱]
آزتک ها که به نام های مختلفی چون: تنوچکا مکزیکا، کُلهوا مکزیکا و. . . نامیده شده اند، قدرتمندترین سرخپوستان مکزیک در عصر تاریخی بودند. بنا به روایات اساطیری، این قوم بدنبال ایزد خویش، اویتسیلوپوچتلی، که کاهنی در جلوی آنان مجسمه او را حمل می کرد و با آنان صحبت می داشت، از آزتلان، که سرزمینی افسانه ای به نظر می رسد، آمده اند.
به روایت اسطوره ها، باید روزی توقف می کردند که چشمشان به عقابی می افتاد که روی درخت نوپال ( کاکتوس انجیری ) ، که میوهٔ سرخ رنگش به سان قلب انسان است، نشسته و مشغول از هم دریدن و خوردن ماری باشد؛ این نشانه ای برای آنها بود. آنان این منظره را، در جایی که معبد اعظم خویش را برپا داشتند، در تنوچتیتلان ، مشاهده کردند، :
بگذارید در جایی که نوپال هست، زاویه کوچکی بسازیم تا ایزد ما، عاقبت به آرامش دست یابد.
فرانسیسکو کلاویجرو که در سده هیجدهم در وراکروس متولد شده، نوشته است که آزتک ها از جایی در منتهی الیه شمال رودخانه کلرادو آمدند، و مهاجرت آنها، به سبب آواز پرنده ای بود، که بر فراز درختی نشسته و می خواند: «تی وی!»، این واژه، واژه ای بود که به زبان آزتکی، مفهوم ِ«بیا برویم» داشت. پس آنان به راه افتادند و به دنبال مجسمه اویتسوپوچتلی، ایزد جنگ و خورشید رفتند. [ ۲]
آزتک ها یک معبد مخصوص به نام کوتئوکالیا داشتند که پیکره های تصرف شدهٔ خدایان بیگانه را در آن نگهداری می کردند. گرچه می توان نتیجه گرفت که بسیاری از مضامین و خدایان اسطوره ای آزتک از دیگر فرهنگ های آمریکای میانی گرفته شده است، اما برخی اسطوره ها، مطلقاً آزتکی هستند. بخصوص در این میان باید از سرچشمه های اسطوره ای اویتسیلوپوچتلی در مونته کوتپک نام برد که منشور مقدس توسعه طلبی دولت آزتک بود. [ ۳]
چندمفهومی در پیکرهای الهی نزد آزتک ها نیز مرسوم بود و از آنجا که می خواستند حقانیت خود را به اثبات برسانند، سعی داشتند تا ویژگی های تسکاتلیپوکا را به ایزد خویش اویتسیلوپوچتلی، که یک ایزد کاملاً آزتکی بود، انتقال دهند. گرچه تسکاتلیپوکا به خاطر ماهیتش قابل وصف و تعریف نیست، اما در اسطوره ای که دربارهٔ چهار هیأت وی ذکر شده، چهارمین آنها یعنی اویتسیلوپوچتلی چنین توصیف شده است:
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفآزتک ها که به نام های مختلفی چون: تنوچکا مکزیکا، کُلهوا مکزیکا و. . . نامیده شده اند، قدرتمندترین سرخپوستان مکزیک در عصر تاریخی بودند. بنا به روایات اساطیری، این قوم بدنبال ایزد خویش، اویتسیلوپوچتلی، که کاهنی در جلوی آنان مجسمه او را حمل می کرد و با آنان صحبت می داشت، از آزتلان، که سرزمینی افسانه ای به نظر می رسد، آمده اند.
به روایت اسطوره ها، باید روزی توقف می کردند که چشمشان به عقابی می افتاد که روی درخت نوپال ( کاکتوس انجیری ) ، که میوهٔ سرخ رنگش به سان قلب انسان است، نشسته و مشغول از هم دریدن و خوردن ماری باشد؛ این نشانه ای برای آنها بود. آنان این منظره را، در جایی که معبد اعظم خویش را برپا داشتند، در تنوچتیتلان ، مشاهده کردند، :
بگذارید در جایی که نوپال هست، زاویه کوچکی بسازیم تا ایزد ما، عاقبت به آرامش دست یابد.
فرانسیسکو کلاویجرو که در سده هیجدهم در وراکروس متولد شده، نوشته است که آزتک ها از جایی در منتهی الیه شمال رودخانه کلرادو آمدند، و مهاجرت آنها، به سبب آواز پرنده ای بود، که بر فراز درختی نشسته و می خواند: «تی وی!»، این واژه، واژه ای بود که به زبان آزتکی، مفهوم ِ«بیا برویم» داشت. پس آنان به راه افتادند و به دنبال مجسمه اویتسوپوچتلی، ایزد جنگ و خورشید رفتند. [ ۲]
آزتک ها یک معبد مخصوص به نام کوتئوکالیا داشتند که پیکره های تصرف شدهٔ خدایان بیگانه را در آن نگهداری می کردند. گرچه می توان نتیجه گرفت که بسیاری از مضامین و خدایان اسطوره ای آزتک از دیگر فرهنگ های آمریکای میانی گرفته شده است، اما برخی اسطوره ها، مطلقاً آزتکی هستند. بخصوص در این میان باید از سرچشمه های اسطوره ای اویتسیلوپوچتلی در مونته کوتپک نام برد که منشور مقدس توسعه طلبی دولت آزتک بود. [ ۳]
چندمفهومی در پیکرهای الهی نزد آزتک ها نیز مرسوم بود و از آنجا که می خواستند حقانیت خود را به اثبات برسانند، سعی داشتند تا ویژگی های تسکاتلیپوکا را به ایزد خویش اویتسیلوپوچتلی، که یک ایزد کاملاً آزتکی بود، انتقال دهند. گرچه تسکاتلیپوکا به خاطر ماهیتش قابل وصف و تعریف نیست، اما در اسطوره ای که دربارهٔ چهار هیأت وی ذکر شده، چهارمین آنها یعنی اویتسیلوپوچتلی چنین توصیف شده است:
wiki: اویتسیلوپوچتلی