اوکار
لغت نامه دهخدا
اوکار. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ وَکر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). آشیانه مرغ. رجوع به وکر شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
اوکار نام گروهی در خراسان کهن که طبق آیین مزدیسنا زندگی می کردند. نام رهبرشان آتروپات بود. آنها در ابتدا شروع به مبارزه با اعتقادات زروانی و مهر پرستی که زرتشت آنها را قدقن کرده بود پرداختند. در سال ۶۳۶
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
میلادی به کمک شهریار بن کنارا فرمانده ارتش ساسانیان در جنگ قادسیه پرداختند و در سال ۶۴۲ در آخرین مقاومت منسجم ایران در مقابل اعراب در نبرد نهاوند شرکت کردند. بعد از آن در سال ۶۵۱ که یزدگرد زنده بود قیام ها و مقاومت های متعددی را با حضور رهبرشان کردند. در خراسان نیز پس از قتل عمر و به خلافت رسیدن عثمان مردم به رهبری اوکار ها شورش کردند. سرانجام رهبر آتروپات در نبرد با لشکر عبدالله بن عامر بن کریز که به خراسان فرستاده شده بود کشته شد و از آن پس اوکار ها در سرتاسر خراسان کهن پخش شدند.