اوژنگ

لغت نامه دهخدا

اوژنگ. [ اَ ژَ ] ( اِ ) اوژند. اوزند. تدارکات لشکری. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

اوژند اوزند تدارکات لشکری

پیشنهاد کاربران

بپرس