اونگان شدن یا کردن

مترادف ها

swing (فعل)
تلو تلو خوردن، نوسان کردن، بدار اویخته شدن، تاب خوردن، چرخیدن، تاب دادن، اونگان شدن یا کردن

فارسی به عربی

تحول

پیشنهاد کاربران

بپرس