اولین
/~avvalin/
مترادف اولین: آغازین، نخستین، یکمین
برابر پارسی: نخستین، آغازین
معنی انگلیسی:
فرهنگ اسم ها
معنی: خوشایند، دلپذیر
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم دختر، اسم لاتین
لغت نامه دهخدا
اولین. [ اَوْ وَ ] ( ص نسبی ) در تداول فارسی بزیادت یاء و نون مزیدٌ علیه اول است مثل نخست و نخستین و مه و مهین و کمتر و کمترین. ( غیاث اللغات ). نخستین. صفت تعیینی عددی به معنی نخستین. ( ناظم الاطباء ) :
اولین شخص گفت با بهرام
کای شده دشمن تودشمنکام.
نظامی ( هفت پیکر ).
چندانکه نگه میکنم ای رشک پری بار دومین ز اولین خوبتری.
سعدی.
اولین نقطه گرچه چست بودآخرین بهتر از نخست بود.
امیرخسرو دهلوی.
- اولین حرف ؛ به معنی علم لدنی. ( هفت قلزم ).- اولین رایتی ؛ کنایه از حضرت رسالت پناه صلی اﷲ علیه و آله و سلم. ( آنندراج ) ( هفت قلزم ).
- اولین نقش ؛ کنایه از نصیب و مقدر و قضا باشد. ( آنندراج ). اولین نقش و نقش معلوم ، بمعنی قضای ازلی است. ( هفت قلزم ).
- اولین و آخرین ؛متقدمین و متأخرین. ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
اِوِلین ( به لهستانی: Ewelin ) یک روستا در لهستان است که در گمینا گاروولین واقع شده است. [ ۱]
wiki: اولین
اولین (فیلم ۲۰۰۲). اولین ( به انگلیسی: Evelyn ) فیلمی تلویزیونی محصول سال ۲۰۰۲ و به کارگردانی بروس برسفورد است. در این فیلم بازیگرانی همچون سوفی واواسور، پیرس برازنان، استیون ری، آلن بیتس، جولیانا مارگولیس، آیدان کوئین، باسکو هوگن و جان لینچ ایفای نقش کرده اند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: اولین (فیلم ۲۰۰۲)
جدول کلمات
مترادف ها
ابتدایی، اصلی، بدوی، اولین، اول، نخستین، اغازی، واقع در اغاز
مقدم، اولین، جلوترین، جلویی
اولین، دخولی، واقع در اول، وابسته به ایین دخول
اولین، اول، نخستین، نسختین
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشین، پیشینیان
یکم . . . نخست . . . .
اول چم یک، دویی چیزی که باید بدانید ین عربیست و نباید پسوند های عربی را در پارسی جایگذاری کنیم
به جای اولین بنویسید و بگویید
نخستین یا یکمی
سپس
دومی ، سومی، چهارمی
یا یک ، دو سه چهار بستگیداره کجا بکار بره اگر هر شمار دگرگونی در آغاز گزاره ایجاد نکرد بگوییم یک ، دو ، سه و اگر در گزاره دگرگونی ایجاد کرد بگوییم یکی دویی سه یی
... [مشاهده متن کامل]
مثلا اولین هواپیمای موتور دار در اینجا اگر به جای اولین یک بگذاریم ماناک ک معنی گزاره دگرگون میشود در اینجا بگذاریم یکی هواپیمای موتوردار
مانندِ سپسی
اول باید بدانیم چکار باید بکنیم؛
در این گزاره میشود به جای اول بگذاریم
یکی باید بدانیم چکار باید بکنیم
به جای اولین بنویسید و بگویید
نخستین یا یکمی
سپس
دومی ، سومی، چهارمی
یا یک ، دو سه چهار بستگیداره کجا بکار بره اگر هر شمار دگرگونی در آغاز گزاره ایجاد نکرد بگوییم یک ، دو ، سه و اگر در گزاره دگرگونی ایجاد کرد بگوییم یکی دویی سه یی
... [مشاهده متن کامل]
مثلا اولین هواپیمای موتور دار در اینجا اگر به جای اولین یک بگذاریم ماناک ک معنی گزاره دگرگون میشود در اینجا بگذاریم یکی هواپیمای موتوردار
مانندِ سپسی
اول باید بدانیم چکار باید بکنیم؛
در این گزاره میشود به جای اول بگذاریم
یکی باید بدانیم چکار باید بکنیم