- اولوالابصار ؛ خداوندان بصیرت یعنی عاقل و دانا. ( آنندراج ) :
یکی قدیر بر از قدرت مقدر خویش
یکی بصیر بر از دانش اولوالابصار.
ناصرخسرو.
یار بی پرده از در و دیواردر تجلی است یا اولوالابصار.
هاتف.
- اولوالارحام ؛ اقربا و خویشان و صاحبان اصل قرابت. ( آنندراج ) : و اولواالارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب اﷲ. ( قرآن 75/8 ).- اولوالالباب ؛ اولوالنُهی ̍، خردمندان. صاحبان عقل و بینش. ( آنندراج ). کسانی هستند که از هر قشر مغز آن را و از هر ظاهر حدیث سر آن را جویند. ( تعریفات ) :
تو هر زمان ملکانوبهاری آرایی
که عاجز آید از او خاطر اولوالالباب.
مسعودسعد.
لبش از هجو در لباچه کشم تا بخندند از او اولوالالباب.
سوزنی.
بومسیلم را لقب کذاب ماندمر محمد را اولوالالباب ماند.
مولوی.
- اولوالامر ؛ اصحاب رسول صلی اﷲ علیه و سلم و پیروان آنها ازعلمای امت و از اهل دول و امارت که علم و دین داشته باشند. ( منتهی الارب ). اصحاب فرمان. ( ترجمان القرآن ). فرمانروایان. ( فرهنگ رازی ). پادشاهان و حاکمان و امیران. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) : اطیعوا اﷲ و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. ( قرآن 59/4 ). و چنانک انقیاد اولواالعزم از فرائض عقلست امتثال اولوالامر از لوازم شرعست. ( سندبادنامه ).- اولوالضرر ؛ بیماران. ( ترجمان القرآن ).
- || نابینایان. ( ترجمان القرآن ).
- اولوالطریق ؛ رهبانان و قسیسان و پیشوایان مذهب. ( آنندراج ).
- اولوالعزم ؛ صاحبان عزم. خداوندان صبر. ( ترجمان القرآن جرجانی ) :
در آنروز کز فضل پرسند و قول
اولوالعزم را تن بلرزد ز هول.
سعدی.
- || اولوالعزم از پیغمبران آنانکه بر امور عهدکرده خود و سپرده خدای تعالی آهنگ و کوشش کردند. بعضی گفته اند پیغمبران اولوالعزم ، نوح و ابراهیم و موسی و محمد صلوات اﷲ علیهم اند و برخی نوح و ابراهیم و اسحاق و یعقوب و یوسف و ایوب و موسی و داود وعیسی را گفته اند و نیز در زمخشری اولوالعزم به معنی صاحبان کوشش وثبات و عزم آمده است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).بیشتر بخوانید ...