اولق

لغت نامه دهخدا

اولق. [ اَ ل َ ] ( ع اِ ) دیوانگی و یا نوعی از دیوانگی. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). منه قوله : لعمرک بی من حب اسماء اولق. ( منتهی الارب ). رجوع به اولع شود. || ( ص ) مرد گول. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

دانشنامه عمومی

اولق، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سلماس استان آذربایجان غربی ایران.
این روستا در دهستان زولاچای قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۶۵۴نفر ( ۱۸۹ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس اولق
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

ابلق و دورنگ است. چون فرد دیوانه ثبات و تمرکز بر رفتار ندارد و گاهی خوب و گاهی بد رفتار می کند و طبق یک افسانه قدیمی دیوانه ها از چیزهای ابلق وحشت دارند.

بپرس