اولار

لغت نامه دهخدا

اولار. [ اِوْ ] ( اِخ ) دهی از دهستان یخکش بخش بهشهر شهرستان ساری است با 950 تن سکنه. آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات ، ارزن و مختصر برنج در کنار رود نکا و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن عبا است که بخوبی معروف است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان یخکش بخش بهشهر شهرستان ساری .

پیشنهاد کاربران

در زمان قدیم روستا های یخکش، پجیم، زلت، اوارد روستایی به نام اولار رو تشکیل میدادن که امروزه اولار چند تیکه شده و این چهار روستا رو تشکیل داده
اسم قدیمی روستای یخکش بود که توی زمان قدیم چنتا روستای پجیم ، یخکش ، اوارد که باهم بودن یه روستا به اسم اولار رو تشگیل میدادن
به معنی صخره اسم قدیم روستای یخکش بهشهر
ولار او داریم به معنای آب زیاد ونام نهری است در خطیرکوه

بپرس