اوقل

لغت نامه دهخدا

اوقل. [ اَ ق َ ] ( ع ن تف ) برکوه برآینده تر: هو اوقل من غفر؛ او از بزغاله کوهی بر کوه بهتر بالا میرود. ( ناظم الاطباء ): اوقل من وغل. ( از مجمع الامثال میدانی ).

پیشنهاد کاربران

اُوقَل: در تاریخ سیستان به صورت اوق یا اوک ثبت شده است.
اما استخری به صورت اُوقَل ثبت نموده است، درسال 100 هجری به نام رون و جول تغییر نام داده و امروزه به قلعه کاه معروف است و در استان فراه افغانستان قرار دارد و محل تولدحمزه آذرک سیستانی معروف به امیرحمزه صاحبقران است.
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین این شهر محل تولد حضین بن الرقاد سیستانی است که در سال 141 هجری قمری بر علیه منصور عباسی قیام کرد.

اُوقَل: در زبان سکائی، منطقه سیستان، اَو: یعنی ئُو: یعنی آب
قَل: یعنی قَلَع: یعنی قلعه: قلعه: ارگ، استحکامات، بارو، حصار، دژ، صرح، قصر، کاخ، کوت، کوشک، رخ
به طور کلی یعنی آب قلعه یا قلعه آب
که همان دزدآب یا دِژآب است که اکنون شهرستان زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان نامیده میشود
...
[مشاهده متن کامل]

این منطقه چندین بار تغییر نام داده است و ابتدا به صورت اُوق، یا اُوک بوده که استخری آن را اُوقَل ثبت کرده است و در سال 100 هجری به بعد این محل در تاریخ سیستان، ( رُون و جول ) تغییر نام داده است و محل تولد امیرحمزه صاحبقران ایرانی یا حمزه آذرک سیستانی بوده است.