اوغان
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
افغان و ناله و زاری
دانشنامه عمومی
اوغان (سراب). اوغان یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان سراب واقع شده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: اوغان (سراب)
دانشنامه آزاد فارسی
طایفه ای از مغولان چادرنشین ناحیۀ جیرفت در قرون ۶ تا ۹ق. به درخواست سلطان جلال الدین سیورغتمش حاکم وقت کرمان و به دستور ارغون خان مغول به ولایت کرمان انتقال یافتند. ییلاق اوغانیان در بلوک اقطاع و قشلاق شان در جیرفت و رودبار بود. این طایفه، به جهت خدمات نظامی از پرداخت بعضی مالیات ها معاف بودند. اوغانیان پس از مدتی، خود به غارتگران بزرگ کرمان و نواحی اطراف تبدیل شدند. اوغانیان تا دورۀ مظفریان، مذهب مغولی خود را حفظ کرده بودند. میان این مردم و آل مظفر غالباً جنگ وستیز بود؛ با این همه، وصلت هایی نیز میان آنان صورت گرفت. مادر شاه شجاع و مادر بعضی از پسران شاه شجاع از اوغانیان بودند. اوغانیان جیرفت در ۸۱۰ـ۸۱۱ق به امیرزاده ابابکر، نوادۀ تیمور، پیوستند و در جنگ با سلطان اویس برلاس، حاکم کرمان، مغلوب شدند. تیرۀ کوچک اوغانی، از طایفۀ مهنی، نسب به اوغانیان کهن کرمان می برند.
wikijoo: اوغان
پیشنهاد کاربران
اوغان = پشتون ، نسل انتحار و انفجار
اوغان یعنی رب و پروردگاری که دست بی فرهنگها و بی عقل ها رو کوتاه میکند
نام عامیانه قبایل که بیشتر شان در سرزمین بنام افغانستان، پاکستان و هند زندگی میکنند.
مردم شجاع و دلیر که در طول تاریخ پیروز شکست ناپذیر و دژ محکم در مقابل متجاوزین و متکبرین قرار گرفته.
مشترکات زیادی به مردم شریف ایران هند و پاکستان دارد.
مردم شجاع و دلیر که در طول تاریخ پیروز شکست ناپذیر و دژ محکم در مقابل متجاوزین و متکبرین قرار گرفته.
مشترکات زیادی به مردم شریف ایران هند و پاکستان دارد.
مردمانی شریف دلیر و جنگاور از صالح اباد ایران تا افغانستان و پشتون
اوغان یعنی دشت گسترده
و معنی دیگر یعنی همون اوغلان که به زبان ترکی یعنی پسر قهرمان
و معنی دیگر یعنی همون اوغلان که به زبان ترکی یعنی پسر قهرمان
اوغان و یا oğan در ترکی به معنی آفریدکار و رب است.
اوغان به معنی پسر ترک