اوعیه

لغت نامه دهخدا

( اوعیة ) اوعیة. [ اَ ی َ ] ( ع اِ ) ج ِ وِعاء و وُعاء. ( ترجمان القرآن ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( دهار ). ظروف و آوندها. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) : و حروفش در اوعیه و ظروف تصحیح قرار گرفته. ( تاریخ بیهق ). رجوع به وعاء شود.

فرهنگ فارسی

ظرفها، جمع وعائ
( اسم ) جمع وعائ ۱ - ظرفها. ۲ - مجاری ترشحی بدن . یا اوعی. شیر . مجاری شیری

فرهنگ معین

(اَ یا اُ یِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ وعاء. ۱ - ظرف ها. ۲ - مجاری ترشحی بدن .

فرهنگ عمید

= وعا

پیشنهاد کاربران

🔰تعریف اوعیه:

💢 و اوعیه تجاویف را گویند.
تجویف فضایی است در باطن عضو که حاوی بود، مر چیزی ساکن را. و معنی وعاء همین است.
و از تقیید�حاوی بودنش� مر ساکن را احتراز کرد، از آنچه حاوی باشد، مر نافذ و متحرک را؛ زیرا که آن را �مجرا� گویند.
ــــــــــــــــــ
🆔دارالحکیم
0

وعاء در سوره یوسف " قبل وعاء اخیه . . . " اگر ترجمه شود به ظروف یا مجاری، بدیهی است انتقال مفهوم به درستی انجام نشده! لذا به نظر بنده مناسبت دارد" انبان ، توشه دان ، و هر چیزی که بتوان در داخلش بار و توشه را قرار داد.

بپرس