اوطان
/~owtAn/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع وطن میهنها باشها جای باشها وطنها .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
مثالی از معنای وطن ها:
و نیز گویند درباره اعراب مکه نازل شده ( آیه 72 سوره انفال ) که پیامبر با آن ها مصالحه نمود که آن ها را به حال خودشان بگذارد که در اوطان خویش باشند و به طرف مدینه مهاجرت نکنند و اگر پیامبر اراده فرمود در جنگ ها با او باشند ولى از غنائم جنگى چیزى بهره آن ها نشود و در مقابل با پیامبر معاهده بستند که اگر دشمنى در صدد جنگ با آن ها برآید پیامبر به یارى آن ها بشتابد مگر درباره قومى که بین پیامبر و آن قوم عهد و میثاقى وجود داشته باشد ( مرجع:دانشنامه اسلامی )
... [مشاهده متن کامل]
و نیز گویند درباره اعراب مکه نازل شده ( آیه 72 سوره انفال ) که پیامبر با آن ها مصالحه نمود که آن ها را به حال خودشان بگذارد که در اوطان خویش باشند و به طرف مدینه مهاجرت نکنند و اگر پیامبر اراده فرمود در جنگ ها با او باشند ولى از غنائم جنگى چیزى بهره آن ها نشود و در مقابل با پیامبر معاهده بستند که اگر دشمنى در صدد جنگ با آن ها برآید پیامبر به یارى آن ها بشتابد مگر درباره قومى که بین پیامبر و آن قوم عهد و میثاقى وجود داشته باشد ( مرجع:دانشنامه اسلامی )
... [مشاهده متن کامل]