اوضح

/~awzah/

لغت نامه دهخدا

اوضح. [ اَ ض َ ] ( ع ن تف ) واضح تر. آشکارتر. ( ناظم الاطباء ). پیداتر. روشن تر. ( آنندراج ). هویداتر.

فرهنگ فارسی

واضح تر، آشکارتر، روشنتر
(صفت ) آشکارتر پیداتر روشنتر .

فرهنگ معین

(اَ یا اُ ضَ ) [ ع . ] (ص تف . ) آشکارتر، روشن تر.

فرهنگ عمید

واضح تر، آشکارتر، روشن تر.

پیشنهاد کاربران

بپرس