اوستیا
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
اوستیا (رم). اوستیا ( به ایتالیایی: Ostia ) یک منطقهٔ مسکونی در ایتالیا است که در رم واقع شده است. [ ۱] اوستیا ۸۵٬۳۰۱ نفر جمعیت دارد و ۵ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: اوستیا (رم)
دانشنامه آزاد فارسی
اوسِتیا (Ossetia)
اوسِتیا
ناحیه ای در قفقاز، در مرز بین روسیه و گرجستان، شامل جمهوری خودمختار آلانیا(اوستیای شمالی سابق)، واقع در فدراسیون روسیه، و اوستیای جنوبی، واقع در ناحیه ای خودمختار در گرجستان. در اوستیا، اوستی ها، بازماندگان قوم آلانی، سکونت دارند که به لهجۀ ایرانیِ اوستی (یا آسی) سخن می گویند و در ۱۸۰۱ـ۱۸۰۶ مغلوب روسیه شدند. این دو ناحیه شاهد درگیری بین قومی بوده اند.
اوسِتیا
ناحیه ای در قفقاز، در مرز بین روسیه و گرجستان، شامل جمهوری خودمختار آلانیا(اوستیای شمالی سابق)، واقع در فدراسیون روسیه، و اوستیای جنوبی، واقع در ناحیه ای خودمختار در گرجستان. در اوستیا، اوستی ها، بازماندگان قوم آلانی، سکونت دارند که به لهجۀ ایرانیِ اوستی (یا آسی) سخن می گویند و در ۱۸۰۱ـ۱۸۰۶ مغلوب روسیه شدند. این دو ناحیه شاهد درگیری بین قومی بوده اند.
wikijoo: اوستیا
پیشنهاد کاربران
ایرستان یا اوسِتیا ( به اوسِتی: Ир, Ирыстон Ir, Iryston ) منطقه ای در دو طرف رشته کوه قفقاز است که ساکنانش عمدتاً آسی هستند و به زبان آسی سخن می گویند. این قوم در گذشته با عنوان «آلان» شناخته می شدند، اما گرجی ها به آن ها «اُوسی/ Ovsi» می گفتند و کشورشان را «اُوسِتی/Ovseti» می خواندند که به مرور به صورت اُسِت ( Ossetia ) درآمده است. مردم اوستیا خود را «ایر» و سرزمین خویش را «ایرُستان» می نامند. بخش شمالی این منطقه اوستیای شمالی - آلانیا در محدودهٔ فدراسیون روسیه قرار دارد. اما بخش جنوبی آن، به یک کشور خودخوانده به نام جمهوری اوستیای جنوبی تبدیل شده است که تحت حمایت نظامی روسیه قرار دارد. بیشتر کشورهای جهان، جمهوری اوستیای جنوبی را به عنوان بخشی از سرزمین های گرجستان می شناسند.
... [مشاهده متن کامل]
از دید تاریخی در دوران پیش از تاریخ و آغاز دوران تاریخی، قفقاز شمالی و به ویژه نواحی مرکزی آن همواره تحت نفوذ تیره های هندواروپایی از آن میان سکاها یا اسکیت ها بوده است. آثار باستان شناسی و اشتراکات فراوان این فرهنگ و شهری گری در این ناحیه با فلات ایران و آسیای مرکزی تا اندازه ای این موضوع را اثبات می کند.
در اواخر هزارهٔ دوم پیش از میلاد در قفقاز، به خصوص در ناحیهٔ شمالی آن، اسکیت ها بیش از سایر اقوام و نژادهای دیگر نمود پیدا کردند. بنا به گفتهٔ هرودت، اسکیت ها در قرن هفتم پیش از میلاد، از فرای قفقاز به سوی آسیای صغیر حرکت کردند و در آنجا ۲۸ سال پادشاهی کردند تا این که توسط هوخشتره، پادشاه ماد، سرنگون شدند. گروهی از آنان به قفقاز بازگشتند و برخی دیگر به آسیای مرکزی کوچیدند. اسکیت های بازگشته از ماورای قفقاز به حوالی دریای سیاه لشگرکشی کردند و بر طبق شواهد مکتوب، هشتاد سال در آنجا پادشاهی کردند و سپس توسط سرمت ها از این مناطق رانده شدند.
سرمت ها از نیمهٔ سدهٔ چهارم پیش از میلاد در اطراف کوه های اورال سکونت پیدا کردند، این قوم نیز همچون سکاها اصل و نسبی ایرانی داشتند. سرمت ها از اواخر سدهٔ چهارم پیش از میلاد حرکت خود به نواحی غربی تر را آغاز کردند، و به سمت قلمرو سکاها آمدند. در آن زمان سکاها که تضعیف شده بودند، به ناچار به سمت کریمه عقب نشینی نمودند و مناطق قفقاز بار دیگر به تسلط سرمت ها درآمدند.
سرمتها توانستند نواحی گسترده ای از قفقاز شمالی یعنی دریای آزوف تا دریای مازندران را زیر چیرگی خویش دربیاورند. در ادامه راه تیره های سکاها در قفقاز شمالی در سده های جدیدتر به دست آلانها، یکی دیگر از تیره های سکایی می افتند و کم و بیش هزار سال در این منطقه دوام می آورند. از دید تاریخی و باستان شناسی سکاها، سرمت ها و آلان ها از یکدیگر جدا نبوده و هر سه ادامه دهندهٔ فرهنگ هندواروپایی و ایرانی در قفقاز شمالی بوده اند و تنها از دید نام متفاوت شده اند. زندگی کوچ نشینی بسیاری از تیره ها را وادار به دگرگونی مکان می کرد ولی در سرزمین قفقاز مرکزی همیشه گروهی ایرانی زبان بر جای باقی می ماندند. امروزه بسیاری از تاریخ دانان و مردم شناسان تأیید می کنند که طایفه هایِ اُسِتیایی در هزارهٔ نخست میلادی در ناحیه قفقاز در اثر ادغام با جمعیتهایِ بومی به وجود آمده اند و در میانِ این بومیان زبان ایرانی را به سایرِ زبانها چیره شده و از این گذر فرهنگ ایرانی گسترش داده شده است.
... [مشاهده متن کامل]
از دید تاریخی در دوران پیش از تاریخ و آغاز دوران تاریخی، قفقاز شمالی و به ویژه نواحی مرکزی آن همواره تحت نفوذ تیره های هندواروپایی از آن میان سکاها یا اسکیت ها بوده است. آثار باستان شناسی و اشتراکات فراوان این فرهنگ و شهری گری در این ناحیه با فلات ایران و آسیای مرکزی تا اندازه ای این موضوع را اثبات می کند.
در اواخر هزارهٔ دوم پیش از میلاد در قفقاز، به خصوص در ناحیهٔ شمالی آن، اسکیت ها بیش از سایر اقوام و نژادهای دیگر نمود پیدا کردند. بنا به گفتهٔ هرودت، اسکیت ها در قرن هفتم پیش از میلاد، از فرای قفقاز به سوی آسیای صغیر حرکت کردند و در آنجا ۲۸ سال پادشاهی کردند تا این که توسط هوخشتره، پادشاه ماد، سرنگون شدند. گروهی از آنان به قفقاز بازگشتند و برخی دیگر به آسیای مرکزی کوچیدند. اسکیت های بازگشته از ماورای قفقاز به حوالی دریای سیاه لشگرکشی کردند و بر طبق شواهد مکتوب، هشتاد سال در آنجا پادشاهی کردند و سپس توسط سرمت ها از این مناطق رانده شدند.
سرمت ها از نیمهٔ سدهٔ چهارم پیش از میلاد در اطراف کوه های اورال سکونت پیدا کردند، این قوم نیز همچون سکاها اصل و نسبی ایرانی داشتند. سرمت ها از اواخر سدهٔ چهارم پیش از میلاد حرکت خود به نواحی غربی تر را آغاز کردند، و به سمت قلمرو سکاها آمدند. در آن زمان سکاها که تضعیف شده بودند، به ناچار به سمت کریمه عقب نشینی نمودند و مناطق قفقاز بار دیگر به تسلط سرمت ها درآمدند.
سرمتها توانستند نواحی گسترده ای از قفقاز شمالی یعنی دریای آزوف تا دریای مازندران را زیر چیرگی خویش دربیاورند. در ادامه راه تیره های سکاها در قفقاز شمالی در سده های جدیدتر به دست آلانها، یکی دیگر از تیره های سکایی می افتند و کم و بیش هزار سال در این منطقه دوام می آورند. از دید تاریخی و باستان شناسی سکاها، سرمت ها و آلان ها از یکدیگر جدا نبوده و هر سه ادامه دهندهٔ فرهنگ هندواروپایی و ایرانی در قفقاز شمالی بوده اند و تنها از دید نام متفاوت شده اند. زندگی کوچ نشینی بسیاری از تیره ها را وادار به دگرگونی مکان می کرد ولی در سرزمین قفقاز مرکزی همیشه گروهی ایرانی زبان بر جای باقی می ماندند. امروزه بسیاری از تاریخ دانان و مردم شناسان تأیید می کنند که طایفه هایِ اُسِتیایی در هزارهٔ نخست میلادی در ناحیه قفقاز در اثر ادغام با جمعیتهایِ بومی به وجود آمده اند و در میانِ این بومیان زبان ایرانی را به سایرِ زبانها چیره شده و از این گذر فرهنگ ایرانی گسترش داده شده است.
از اقوام ایرانی در کشورهای روسیه و گرجستان