اوستاد

لغت نامه دهخدا

اوستاد. ( اِ ) استاد. رجوع به استاد شود.

فرهنگ فارسی

(صفت اسم ) استاد یا اوستاد صفا. مرد کامل .

فرهنگ عمید

= استاد

پیشنهاد کاربران

استاد٬ واژهٔ پهلوی٬ کوتاه شدهٔ اوستاد به معنی ماهر، با مهارت، صاحب مهارت و حاذق٬ و در اصطلاح به کسی گفته می شود که در انجام کاری مهارت زیادی داشته باشد. این کلمه به عنوان شاخص به کار می رود و پیش از اسم اصلی می آید. همچنین این کلمه به صورت مخفف شده اوستا یا اوسا نیز به کار برده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع ها.
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ کوچک زبان پهلوی
فرهنگ ریشه واژگان فارسی

بپرس