اوستاخ. ( ص ) گستاخ. ( آنندراج ). || ( حامص ) شوخی و بی شرمی و بی ادبی و گستاخی. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( برهان ). جسارت. ( برهان ) : روی صحرا هست هموار و فراخ هر قدم دامی است کم ران اوستاخ.
مولوی.
|| دلیر شدن و دلیری نمودن. ( برهان ).
فرهنگ فارسی
استاخ: گستاخ، دلیر، بی پروا، بی ترس (صفت ) گستاخ دلیر بی پروا
فرهنگ عمید
گستاخ، دلیر، بی پروا، بی ترس: روی صحرا هست هموار و فراخ / هر قدم دامی ست کم ران اوستاخ (مولوی: ۳۴۶ ).
پیشنهاد کاربران
گستاخ بی پروا دلیر دارای تهور بی باکی روی صحرا هست هموار و فراخ هر قدم دامی ست کم ران اوستاخ ✏ �مولانا�