دیکشنری
مترجم
بپرس
اوزم
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اوزم. [ اُ زُ ] ( ترکی ، اِ ) انگور. ( غیاث اللغات ). رجوع به اوزوم شود.
گویش مازنی
/oozem/ گرداب - نقطه ای بلندی که آب از آن بیرون ریزد ۳آبگیر
واژه نامه بختیاریکا
( او زُم )
جوشانده جلبک که مصرف دارویی دارد و نافع سرما خوردگی است
پیشنهاد کاربران
اوزوم یعنی انگور اوزوم یعنی صورتم اوزوم یعنی شنا کنم چکیم اوزوم یعنی بگیرم پاره کنم
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها