اوزجند. [ ج َ ] ( اِخ ) نام شهری است بماوراءالنهر از نواحی فرغانه. ( مراصد الاطلاع ) : گریه من خنده شد چون بسعادت رسیدگنج هنر سعد دین از سفر اوزجند.سوزنی.به اوس و اوزجند از تو خبر شدکه ساده شکّری و ناب قندی.سوزنی.رجوع به اوزگند شود.