اورمیه
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پاسخ به کاربر توحید
دوست عزیز اینکه اول اینه سومریان به شهر Ur یا Uru که باید نوشت اُر یا اورُ می گفتند
منبع
Sumerian Dictionary
دوم اینکه دو کلمه به هم شبیه هستند دلیل نمی شود یک معنی را بدهد
... [مشاهده متن کامل]
مثل مینا در زبان فارسی معنی شیشه می دهد این در حالی است که در زبان ژاپنی مینا معنی جمع می دهد حال ارتباطی دارد ؟
سوم اینکه شما به شهر ترک تباری به که نامی نزدیک به اورومیه دارد اشاره کردید که باید گفت نام آن شهر اورومچی معنی مرتفع ترین آب را می دهد که فقط در ترکی ایغوری معنی دارد و در بقیه زبان های ترکی هیچ معنی ندارد
قبل از اینکه می خواهید به شباهت کلمه و ریشه دو شهر حرف بزنید لاقل یک منبع معتبر یا یک سند بدهید که به طور مستقیم به هم معنی بودن کلمات اشاره کند
دوست عزیز اینکه اول اینه سومریان به شهر Ur یا Uru که باید نوشت اُر یا اورُ می گفتند
منبع
دوم اینکه دو کلمه به هم شبیه هستند دلیل نمی شود یک معنی را بدهد
... [مشاهده متن کامل]
مثل مینا در زبان فارسی معنی شیشه می دهد این در حالی است که در زبان ژاپنی مینا معنی جمع می دهد حال ارتباطی دارد ؟
سوم اینکه شما به شهر ترک تباری به که نامی نزدیک به اورومیه دارد اشاره کردید که باید گفت نام آن شهر اورومچی معنی مرتفع ترین آب را می دهد که فقط در ترکی ایغوری معنی دارد و در بقیه زبان های ترکی هیچ معنی ندارد
قبل از اینکه می خواهید به شباهت کلمه و ریشه دو شهر حرف بزنید لاقل یک منبع معتبر یا یک سند بدهید که به طور مستقیم به هم معنی بودن کلمات اشاره کند
اور یک واژه پلهوی است به معنای آتش
اورمیه یا ارومیه
اورمیه
اورامان � دو شهر ایران �
اوروک
اور �دو شهر سومری�
اور عقیفا
اور یهودا
اورشلیم. � سه شهر اسرائیل�
اورخان غازی
اور تاجه
اور گوپ
اور تاکلار � چهار شهر ترکیه
... [مشاهده متن کامل]
اور نبورگ
اور یول
اورسک
اورالسکیی
اورخوفو
اوروس. � شش شهر روسیه �
اورال. � شهر قزاقستان �
اورلاندو
اورنج � دو شهر آمریکا �
اوریلیا � شهر کانادا �
در کل جهان به غیر از دو �اور � برای آمریکا و یک � اور � برای کانادا که به دلیل موقعیت جغرافی، تاریخی، زبانی گمان میرود با � اور �در آسیا فقط تشابه حروف باشد نه معنا ، در اکثر کشورهای شرق آسیا و البته روسیه، به � اور � برمیخوریم که نمیتوان واژه تصادف را به آن نسبت داد. این همه شهر در این جغرافیای جهان با شروع � اور � که یقینا بیشتر از اینهاست همچو اوردُن که اردن نوشته میشود و اورمزد و غیره، شکی باقی نمیگذارد که این شهر در این موقعیت جغرافیایی اورمیه نام دارد و اینکه معنایش چیست و به چه زبانی و چه تمدن و چه عصری برمیگردد را باید با تمام این �اور� ها به مشایعت به نتیجه برسد.
اورمیه
اورامان � دو شهر ایران �
اوروک
اور �دو شهر سومری�
اور عقیفا
اور یهودا
اورشلیم. � سه شهر اسرائیل�
اورخان غازی
اور تاجه
اور گوپ
اور تاکلار � چهار شهر ترکیه
... [مشاهده متن کامل]
اور نبورگ
اور یول
اورسک
اورالسکیی
اورخوفو
اوروس. � شش شهر روسیه �
اورال. � شهر قزاقستان �
اورلاندو
اورنج � دو شهر آمریکا �
اوریلیا � شهر کانادا �
در کل جهان به غیر از دو �اور � برای آمریکا و یک � اور � برای کانادا که به دلیل موقعیت جغرافی، تاریخی، زبانی گمان میرود با � اور �در آسیا فقط تشابه حروف باشد نه معنا ، در اکثر کشورهای شرق آسیا و البته روسیه، به � اور � برمیخوریم که نمیتوان واژه تصادف را به آن نسبت داد. این همه شهر در این جغرافیای جهان با شروع � اور � که یقینا بیشتر از اینهاست همچو اوردُن که اردن نوشته میشود و اورمزد و غیره، شکی باقی نمیگذارد که این شهر در این موقعیت جغرافیایی اورمیه نام دارد و اینکه معنایش چیست و به چه زبانی و چه تمدن و چه عصری برمیگردد را باید با تمام این �اور� ها به مشایعت به نتیجه برسد.
اور از زبان سومری به معنی شهر است اورومچی در چین نیز شهری ترک نشین از همین عبارت گرفته شده است اورمیه اورمچی شهر باستانی اور و شهر اوروک همه از یک ریشه هستن
نام آتش=اور= آتش یا خورشید . رنگ آتش= بور . . . . روشنایی آتش= نور . . . . زیبایی آتش= ( حور ) مشتق شده از ( حور ) حوری یا ( پری رو ) . حور = خور . . . . خورشید= حورشید. . . . . نبود اور یا نور = کور با تاریکی . . . . . اور . . . بور . . . نور. . . حور . . . کور . . . خور
اورمزد . اورشلیم . اورمیه . اورمان . تور به معنای آتش است. مزد به معنای خداوند است اورمزد یعنی خدای آتش. خدای نور . خدای خورشید است . شلیم و سلیم یعنی سالم و سلامت . اورشلیم یعنی آتش سالم یا آتش دائمی.
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
میه یعنی آب. می یعنی شراب. اور میه یعنی آتش و آب یا آب آتش خورده یعنی آبی که پاک است . مان اگر دستوری شود . میشود بمان . اورمان یعنی آتش همیشگی. محل دائمی آتش.
این واژه در سنسکریت با سه نگارش آمده است: اورمی urmi ( اقیانوس ) ؛ اورمیه urmya اورمیا urmyā، دار ای خیزاب، موج دار، آن چه موج می زند.
( Gerard Huet. Heritage du Sanskrit Dictionnaire sanskrit - francais. 2012 )
... [مشاهده متن کامل]
پس آنان که این نام را ایرانی نمی دانستند، و آن را از زبان های دیگر می دانستند، به درستی ریشه یابی نکرده اند؛ و نگارش درست واژه نیز اورمیه می باشد نه ارومیه.
... [مشاهده متن کامل]
پس آنان که این نام را ایرانی نمی دانستند، و آن را از زبان های دیگر می دانستند، به درستی ریشه یابی نکرده اند؛ و نگارش درست واژه نیز اورمیه می باشد نه ارومیه.
وجه تسمیه اورمیه شکل صحیح نوشتاری این شهر اورمیه می باشد نه ارومیه. نام اورمیه متشکل از دو کلمه اور UR و میه Miya می باشد. جزء نخستین این کلمه ترکی می باشد. در زبان ترکی ۵۰۰۰ سال قبل به نام ترکی سومری،
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
پایتخت کشور سومرها اور نام داشت. می دانیم غرب آذربایجان تحت عنوان دولت آراتتا با سومریان از نظر فرهنگی و زبانی همانندی داشتند. ( دارالنشاط اورمیه - دکتر توحید ملک زاده )
سرزمین آب
"اورمیه" که در حال حاضر به آن ارومیه گفته میشود نامی باستانی می باشد
اورمیه یک نام مرکب است که از دو کلمه مجزا به نام اور میه تشکیل میشود که معانی آن ها به ترتیب زیر می باشد :
اور به معنی شهر میباشد و میه نیز به آب گفته میشود و لذا در مجموع اورمیه یعنی شهرآب که نام اصلی اورمیه می باشد.
اورمیه یک نام مرکب است که از دو کلمه مجزا به نام اور میه تشکیل میشود که معانی آن ها به ترتیب زیر می باشد :
اور به معنی شهر میباشد و میه نیز به آب گفته میشود و لذا در مجموع اورمیه یعنی شهرآب که نام اصلی اورمیه می باشد.
به زبان آشوری اور به معنی شهر است و میه به معنی آب . نتیجتا به معنای شهری است پیرامون آن آب باشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)