اورمک

لغت نامه دهخدا

اورمک. [ م َ ] ( ترکی ،اِ ) کلاه طاقی پشمین را گویند. بعضی این لغت را ترکی میدانند. ( برهان ) ( از آنندراج ). کلاه. || پارچه پشمین. ( ناظم الاطباء ). اورماک. نوعی منسوج ازپشم شتر. ( حاشیه برهان چ معین از فرهنگ جغتایی ).

فرهنگ فارسی

۱ - پارچ. پشمینه صوف . ۲ - که و طاقی پشمین . ۳ - امروز جامه ایست پنبه یی برنگ خاکستری .

پیشنهاد کاربران

بپرس