اورد جو ی

لغت نامه دهخدا

( آوردجوی ) آوردجوی. [ وَ ] ( نف مرکب ) جنگجوی. مبارز :
جهان گشت پر گرد آوردجوی
ز خون خاست در جای ناورد، جوی.
اسدی.

فرهنگ فارسی

( آورد جو ی ) ( اسم صفت ) جنگجوی مبارز .

پیشنهاد کاربران

بپرس