اورتی

لغت نامه دهخدا

( آورتی ) آورتی. [ وُ ] ( از یونانی ، اِ ) آئورت. آوُرطی. ام الشرائین. اُرطی. دبر. شریانی که از بطن اَیْسَر قلب بوسیله شریانهای دیگر، خون سرخ بهمه اعضاء رساند. و آن بر دو قسمت است آورتی بطنی و آورتی صدری ، و آورتی صدری را وتین گویند.

فرهنگ فارسی

( آورتی ) ( اسم ) سرخ رگی که در انسان از بطن چپ قلب خارج شود و آن تن. اصلی و عمومی سرخرگهای دیگر بدنست و بدو قسمت سینه یی و شکمی تقسیم گردد و خون روشن ( اکسیژن دار ) در آن جاریاست بزرگ سرخ رگ بدن ام الشرائین آورت آورطی ارطی . فرهنگستان این کلمه را در برابر انتخاب کرده است .

گویش مازنی

/evreti/ در مقام نفرین - مایه ی عبرت ۳بی حساب و کتاب ۴زشت

پیشنهاد کاربران

بپرس