اوربیتال

فرهنگ معین

(اُ ) [ فر. ] (اِ. ) = اربیتال : تابعی موجی برای توصیف حالت انرژی مجاز الکترون در یک اتم یا مولکول .

فرهنگستان زبان و ادب

{orbital} [شیمی] تابعی موجی برای توصیف حالت انرژی مجاز الکترون در یک اتم یا مولکول

دانشنامه عمومی

پیشنهاد کاربران

از زاویه جهان بینی کلمات اوربیتال همون تغییر شکل یافته هوربیتال می باشد یعنی دارای انرژی و حرکت. هور یعنی انرژی. هوربیتال و هیربد و هیرمند به لحاظ مفهومی دارای یک بار معنایی می باشند. هورشید و هاره یا
...
[مشاهده متن کامل]
همان حاره نیز همین مفهوم رو در ذهن ایجاد می کنند. در واقع جو و فضایی که اطراف هسته اتم رو فرا گرفته از الکترون های در حال چرخش اطراف هسته تشکیل شده است. که هر چی الکترون ها به هسته نزدیک تر باشند دارای جرم بیشتر و سرعت حرکتی کمتر و هرچه از هسته دورتر باشند و در لایه های دورتری قرار گرفته باشند دارای جرم کمتر و سرعت حرکت بیشتری هستند. اربیتال در واقع انرژی حرکتی یک الکترون اطراف هسته می باشد که نسبت سرعت و جرم یک رابطه معکوسی رو ایجاد می کنند. به طوری که هرچه الکترون ها جرم کمتری داشته باشند و سبک تر باشند به خاطر بار منفی که دارند و همدیگر را دفع می کنند به لایه های دورتری هدایت می شوند تا جایی که تبدیل به فوتون و نور می گردند و در فضای آزاد روان می گردند. و با تابش و بازتابشان عالم هستی و گیتی، قابل روئیت می گردد.

اوربیتال=آشیانه الکترون

بپرس