اورانژ

لغت نامه دهخدا

اورانژ. [ اُ ] ( اِخ ) رودی بطول 2100 کیلومتر در افریقای جنوبی. در باسوتولند سرچشمه گرفته بجانب غرب روان میشود و مرز جنوبی کشور آزاد اورانژ را تشکیل دهد. مسیر سفلای آن مرز بین اتحادیه ٔافریقای جنوبی و آفریقای جنوب غربی را تشکیل میدهد.و سرانجام به اقیانوس اطلس میریزد. نزدیک مصب آن ذخایر سرشار الماس وجود دارد. ( دایرةالمعارف فارسی ).

اورانژ. [ اُ ] ( اِخ ) شهری با جمعیت 10515 تن مر کز ولایت ، وکلوز، جنوب شرقی فرانسه نزدیک آوینیون. ویرانه های تئاترو طاق نصرتی از دوره رومیان دارد. اورانژ پایتخت امیرنشینی بود و آن در سال 1544 م. به ویلیام خاموش از خاندان ناسو منتقل شد. ( از دایرةالمعارف فارسی ).

اورانژ. [ اُ ] ( اِخ ) کشور آزاد، ایالت دارای 128590 کیلومتر مربع مساحت و 1016570 تن جمعیت ، شمال قسمت مرکزی اتحادیه آفریقای جنوبی. کرسی آن بلومفونتین ، به رودهای اورانژ از جنوب و وال از شمال محدود است. قسمت عمده آن فلات است. گوسفندچرانی در آن رواج دارد. از محصولاتش غلات و گندم و منابع معدنی آن الماس و طلا و زغال سنگ است. در 1835 - 1848م. بتوسط بوئرها مسکون شد و آنان دولت جمهوری بنام کشور آزاد اورانژ در آنجا تأسیس کردند ( 1854 ) بعداً بریتانیا آنرا گرفت و بنام مستعمره رود اورانژ به دومینیونهای خود ملحق کرد ( 1900 ) و در 1910 به اتحادیه آفریقای جنوبی پیوست. ( از دایرةالمعارف فارسی ).

فرهنگ فارسی

کشور آزاد ایالت دارای ۱۲۸۵۹٠ کیلومتر مربع مساحت و ۱٠۱۶۵۷٠ تن جمعیت .

پیشنهاد کاربران

بپرس