اوجال

لغت نامه دهخدا

اوجال. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ وَجَل. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ) ( ناظم الاطباء ). بیم ها و خوف ها. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ): خلقی از خدم و حشم او در آن اوجال و اوحال بفنا رسید. ( ترجمه تاریخ یمینی ).

فرهنگ عمید

= وجل

پیشنهاد کاربران

بپرس