دیکشنری
مترجم
بپرس
اوباد
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
اوباد. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ وَبَد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به وبد شود.
فرهنگ فارسی
جمع وبد
گویش مازنی
/o baad/ بیماری قند - بروز حالاتی از استسقا
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها