اوباتو

لغت نامه دهخدا

اوباتو. [ اُو ] ( اِخ ) هَوَتو. نام یکی از دهستانهای ششگانه بخش دیواندره شهرستان سنندج. این دهستان در شمال بخش واقع شده و محدود است از طرف شمال به بخش تکاب از شهرستان مراغه ، از طرف خاور بدهستان قره تور، از باختر بدهستان تیلکوه و از جنوب بدهستان سارال. منطقه دهستان کوهستانی کم شیب و خاکی برای زراعت غلات دیم مناسب و هوای آن سردسیری است. بلندترین کوه در جنوب باختری دهستان واقع شده و معروف بکوه حاج سید است که بلندترین قله آن 2614گز ارتفاع دارد. منطقه دهستانی فلاتی است مرتفع که پست ترین نقطه آن ( آبادی سیرپائین ) 1980 گز از سطح دریا مرتفعتر است و به همین مناسبت زمستان دهستان بسیار سرد و تابستان آن معتدل میباشد. سرچشمه رودخانه ول کشی از دره های متعدد این دهستان است که پس از گذشتن از دهستان قره تور در اراضی آبادی گنبد از شهرستان بیجار به رودخانه قزل اوزن ملحق میگردد. راه شوسه سنندج به سقز ازاین دهستان میگذرد و آبادیهای مظفرآباد و زرینه در کنار شوسه واقع گردیده اند. آبادی کرفتو که دارای غارتاریخی مهمی است در این دهستان واقع شده است. دهستان اوباتو از 44 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 9 هزار نفر میباشد. قراء مهم دهستان عبارت است از: کرفتو. ابراهیم آباد. کلکه جار. کس نزان. مران. زرینه. انبار آب. گومه قوچان. محصول عمده دهستان غلات ، حبوبات و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

نام یکی از دهستان های ششگانه بخش دیواندره شهرستان سنندج .

پیشنهاد کاربران

اوباتو یا هه وه توو ( هۆبه توو ) به معنی محل ییلاق می باشد هۆبه بە معنی هه وار و توو بە معنی مکان است یعنی مکان ییلاق . دشت اوباتو محل ییلاق محلی طوایف تیلکو ، گلباغی، . . . بوده است در حال اکثریت دشت اوباتو از ایل تیلکو و گلباغئ هستند طوایف مهاجری نیز از کرمانشاه و. . . اسکان گزیده اند
هوباتو لغتی هست که بر آجر تپه ربط به زبان میخی آشوری حک شده و به معنای غارت کردن هست
حالا محتمل هست که براساس موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن در حیطه حکمرانی ماناها این احتمال رو داد که این اسم از اون روزگار برجای مانده است
باز نیاز به تحقیقات زیادتر هست
باتو اسم یکی از فرماندهان مغول بوده که از کردستان به عراق حمله کرده. . . بعید نیست اسم شهر رو ازون گرفته باشن

بپرس