اوابد

لغت نامه دهخدا

اوابد. [ اَ ب ِ ] ( ع اِ )ج ِ آبده. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). جانور وحشی از این جهت که چون اغلب اوقات بمرگ طبیعی نمی میرد بلکه بکشتن و اهلاک دیگران ، گویا جاودانه است. ( آنندراج ). رمندگان و اسبی که بدو صید کنند. ( مهذب الاسماء ): چنانکه مجال جولان بر اوابد وحوش ممکن نباشد. ( جهانگشای جوینی ). || قافیه های غریب در شعر. قافیه غیر مشهوره. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || بلا و سختی که ذکر آن همیشه باقی ماند. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع آبده جانوران وحشی رمندگان دد و دام .

فرهنگ معین

(اَ بِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ آبده : جانوران وحشی ، رمندگان ، دد و دام .

فرهنگ عمید

جانوران وحشی.

پیشنهاد کاربران

بپرس