اهی گلی

واژه نامه بختیاریکا

( آهِی گُلِی ) آهای گُل؛ سبکی از ترانه خوانی در مراسم های عروسی که یک ترانه خوان دارد و جمعی مخصوص از زنان با تکرار عبارت آهی گُل یا آهی گُلی گُلی گُلی در آخر هر مصراع مشارکت دارند.

پیشنهاد کاربران

برخی گمان می کنند که در زبان های ایرانیک , فقط دری ( فارسی ) است که به دوره های باستان , میانه و نو , تقسیم پذیر است حال اینکه همه زبان ها , منجمله دسته زبان های خانواده ایرانیک , دارای صورت های باستانی و کهن بوده اند که در گذر زمان دچار تغییر و تحول و سایش شده, آسان تر گردیده و به صورت های نوتر و مدرن ترامروزی درآمده اند, اما از آنجا که زبان دری و برخی دیگر چون زبان های سغدی ( هم اکنون یغنابی ) , سکایی ( سپس آلانی و هم اکنون اوستی , طبری ( هم اکنون مازنی ) و . . این شانس را داشته اند که در دوره های باستانی یا میانی خود اثار مکتوب برجای گذارند, زبان شناسان آسانتر و موثق تر می توانند که صورت های باستانی , میانی و بالاخره جدید و مدرن این زبان ها را مشخص کنند . اماعلم زبانشناسی , این توانایی را دارد که زبان شناسان بتوانند بر اساس قواعد علمی زبانشناسی , دوره ها و صورت های باستانی و میانی یک زبان را “بازسازی “کنند , اگرچه از آن زبان ها , حتی اثاری مکتوب از دوره های باستانی و میانی شان برجای نمانده باشد. البته این در تخصص زبانشناسان هست و آنانی که تخصص این دانش را آکادمیک نیاموخته اند , در این حوزه وارد نشوند بهتر است چرا که در نتیجه گیری , به بیراهه می روند. البته برای مطاله زبان لری, سوای زبان شناس بودن البته آگاهی و وقوف به همه شاخه های زبان لری , نیز واجب است .
...
[مشاهده متن کامل]

بنده با اندک دانشی که محصول مطالعه کتب زبان شناسی است و مقدار تسلطی که بر شاخه های زبان لری دارم , جسارت کرده این چند سطر را می نویسم .
*گل ؛gol
تعبیری است بسیار رایج در شعرلری برای نامیدن یار و معشوق !که در مناطق جنوبی تر لرستانات ( لیراوی ممسنی کهگیلویه , . . ) به صورت گل” gel” ( با کسره خفیف گاف که برخی هم آن را یک دوم کسره می نامند و برخی معتقدند که کسره نیست وابتدا به ساکن است ) و در بختیاری :
گل ( gol ) به ضمه گاف معمول تلفظ می شود .
*ول ؛vel
صورت کهن تر گل درزبان لری بوده که امروز رایج نیست و فقط در اشعار و اصطلاحات باید اثرش را یافت . اگر اشتباه نکنم درروایتی از بهار به نقل از پژمان بختیاری , خواندم که اصطلاح ول به معنی یارهنوز در بختیاری آن زمان رایج بوده . ولی من به گوشم نخوده است . اما ردپای این اصطلاح هنوز و فقط در ترانه های استان فارس و نه دیگر مناطق فارسی زبان بر جای مانده است و این پراهمیت است چرا که گویش استان فارس رابطه تنگاتنگی با زبان لری باشندگان لر آن دیار دارد و نشانگر آن است که روزگاری لری گستره یا تاثیری فراگیرتر از محدوده کنونی اش در این استان داشته است .
*تبدیل “و v” به “گ g”در دوره میانی
زبان های ایرانیک من حیث زبان های هندو اروپایی , بلطبع از یک خانواده اند و مشابهت های ریشه ایی هم واژگانی و هم نحوی بسیاردارند . مثلا :کلمه ورگ ( گرگ ) درایرانی میانه , در روسی ولک , در آلمانی ولف است .
در زبان های ایرانی میانه منجمله پهلوی اشکانی و ساسانی که زبان لری و دیگر زبان های ایرانی چون زبان تالشی , کرمانجی , آذری قدیم , گیلکی , اورامی , تاتی , زازاکی بلوچی . . , در تحولات و تغییرات زبانی تمایلی بوده که این “واو v” به “گاف g”و گاه به “با b” تبدیل شود . از همین رو در یک زبان, مثلا لری , همزمان گاه در کلمه ایی این تبدیل روی داده , گاه نداده و به صورت قدیم مانده , گاه یک صورت از پهلوی ساسانی را اخذ کرده و گاه واژگانی را به صورت دیگر از پهلوی اشکانی برگرفته است مثلا: گسنه ( گرسنه ) :صورت قدیمی ترش در زبان های دیگرایرانی مازندرانی , زبان کرمانجی , زبان تالشی و زبان سورانی با تلفظ کهن تر “و ” یا “ب ” چنین است . ( وسنی , وشنی , برسی , برچی ) یا مثلا گرازفارسی صورت قدیمی ترش براز در لری جنوبی در اصطلاح برازگون ( شهر برازجان ) و به صورت وراز در لری بختیاری لهجه میوند هنوز محفوظ هست .
*ورد vard
اصل کلمه ول که امروز به صورت گل درآمده , ورد بوده است .
این کلمه به همین صورت از زبان پهلوی , وارد عربی شده ولی زازاها , که زبان شان , به جهت دوری جغرافیایی از تاثیر زبان فارسی بدور مانده , هنوز این کلمه را به همین صورت ورد به معنی بکار می برند .
تبدیل “دال d” به “لام l”
مثال :
*ورد به ول در لری قدیم
*زود به زل zelدر لری جنوبی ( دوستاره زله شَوکَن که زودتر از همه ستاره ها در آسمان ظاهر می شود و زله روز که آخرین ستاره هست و آمدن روز را خبر می دهد , شاید با این مفهوم زودی بی ارتباط نباشد )
*سرد به سول sulو کولkul در لری بختیاری ولری جنوبی.
سول و کول , در لری هم ما سردی را می رساند هم خشکی ( سولگان در بختیاری و کن سولقان که بسیار سرد و برفگیر است از همین ریشه است ) . دارdar به لارlar ؛ هردو در لری فیلی و لری بختیاری و جنوبی به معنی هیکل وتن و بدن است .
*دیو divبه لیوlivدر اصطلاح لیوه ؛به معنی دیوانه در لری فیلی و لری بختیاری.
پرد به پل , در لکی
………………………………….
مخلص کلام آنکه موسیقی هیوله و و آهی گل که هردو در مراسم عروسی نواخته و خوانده می شود اولی در لرستان فیلی و دومی در بین لرهای بختیاری , دو صورت از یک اصطلاح است که اولی یعنی هیوله , صورت آرکائیک و کهن آن را در خود نگهداشته و و آهی گل صورت جدید و تحول یافته این اصطلاح است .
این مساله از ان جهت شایان توجه هست که فرهنگ و زبان لری , با شاخه های پراکنده اش , چون شاخ و برگ و ریشه درختی تنومند و در هم تنیده است که شناخت هر شاخه , احاطه شما بر همه آن شاخسار را می طلبد .
بسیاری از لغات لری کهن که امروز یا فراموش شده یا اغلب صورت مدرن و جدید آن برزبان سخنوران لر جاری است , را می شود در قالب اصطلاحات یا در بین ابیات , صورت کهن اش را کشف , بازشناسی و بازسازی کرد چرا که زبان شعر محافظه کارتر است نسبت به گویش محاوره مردم وایضا اصطلاحات نیز همچون فسیل جانداران در طبیعت , گونه های کهن و منقرض یافته زبانی را در خود حفظ و نگاهداشته است .
مثلا خدا به معنی صاحب و مالک که کاربرد دیگر ندارد , را فقط در اصطلاح” بی صاو خدا ” لری می توان یافت . مثلا بچیلم بی صاو خدان ( بچه هایم به صاحب اند ) یا در دو اصطلاح : هونه خدا ( صاحب خانه ) و مهمون خدا ( مهمان صاحب خانه ) هنوز فسیل شده باقی مانده حال آنکه در محاوره و خارج از اصطلاحات کاربرد ندارد .
یا شا و شاد به معنی سلامتی روحی و نشاد و ناشادی به معنی ناسلامتی روحی را فقط در اصطلاح رایج “نه شاسلامت ” لری می توان بازیافت ! مثلا : تو نشا سلومت , گپ ای میلسی ! ( تو ناسلامتی , پزرگ این مجلسی ! ) یا ناشادی گرات ( یعنی بیماری و ناسلامتی روحی , مجزا مرگ و ماتم ) یا به شادی بیایین ( به سلامتی بیایید ) . جای دیگر هم گفتم که اصطلاح شادی خوار ؛ یعنی کسانی که به سلامتی همدیگری پیاله شراب می زدند , در شعر دری , به همین معنی است .