اهواء
لغت نامه دهخدا
اهواء. [ اَهَْ ] ( ع اِ ) ج ِ هوی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( مجمل اللغة ). کامها. ( مهذب الاسماء ). آرزوهای نفس. ( از آنندراج ). خواهشها و آرزوهای نفس. ( منتخب از غیاث اللغات ): میول و اهواء. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ) : هیبت و شوکت ایشان به آبادانی جهان و تألیف اهواء متعلق باشد. ( کلیله و دمنه ). همه از خلوص اهواء و صدق ولاءخدمت و طاعت او پیش گرفتند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 397 ). اختلاف اهواء در میان ایشان ظاهر شد. ( رشیدی ).
فرهنگ معین
دانشنامه اسلامی
پیشنهاد کاربران
خواهش ها