دیکشنری
مترجم
بپرس
اهن شیار
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
( آهن شیار )
آهن شیار. [ هََ ] ( اِ مرکب ) ایمر. خیش. آماج. سنه. آهن آماج. آهن خیش. آهن جفت. سپار.
فرهنگ فارسی
( آهن شیار )
ایمر آهن خیش سنه
فرهنگ عمید
( آهن شیار )
= آهن جفت
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها