اهن سلب

لغت نامه دهخدا

( آهن سلب ) آهن سلب. [ هََ س َ ل َ ] ( ص مرکب ) آنکه سلب از آهن دارد :
جائی که برکشند مصاف از پس مصاف
وآهن سلب شوند یلان از پس یلان.
فرخی.

فرهنگ فارسی

( آهن سلب ) ( صفت ) آنکه سلب از آهن دارد .

فرهنگ عمید

( آهن سلب ) کسی که جوشن یا خفتان فولادی پوشیده باشد: جایی که برکشند مصاف از بر مصاف / وآهن سلب شوند یلان از پس یلان (فرخی: ۳۳۰ ).

پیشنهاد کاربران

بپرس