فرهنگ فارسی
مترادف ها
اهمیت داشتن، مهم بودن
مربوط بودن به، دلواپس کردن، اهمیت داشتن
اظهار کردن، وارد کردن، اهمیت داشتن، تسخیر کردن، گذاردن، به کشور اوردن، دخل داشتن به، تاثیر کردن در، با پیروزی بدست امدن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
محل داشتن ؛ اهمیت و اعتبار و جاه و مقام داشتن :
عیسی چه محل دارد جائی که خران باشند.
ابن یمین.
عیسی چه محل دارد جائی که خران باشند.
ابن یمین.
ارزش داشتن