اهمام. [ اِ ] ( ع مص ) غمناک کردن. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) ( المصادر زوزنی ) ( از آنندراج ). اندوه گین گردانیدن. || بی آرام کردن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). بی آرام کردن کار کسی را. ( آنندراج ). || سخت پیر شدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).اهمام. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ هِم ، به معنی پیر فانی باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).