اهمال ورزیدن. [ اِ وَ دَ] ( مص مرکب ) غفلت و تهاون و سستی کردن و فروگذار کردن : یکی میگفت گناه تست که از پاس آن اهمال ورزیدی. ( منتخب لطایف عبید زاکانی چ برلن ص 163 ).
فرهنگ فارسی
غفلت و تهاون و سستی کردن و فرو گذار کردن .
پیشنهاد کاربران
اهمال ورزیدن: کاهلی کردن. ( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۸ ) .