اهل درون. [ اَ ل ِ دَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از اولیاء و مقرب و خواص و محرم اسرار است. ( هفت قلزم ). مقرب و خواص و محرم اسرار. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به اهل و ترکیبات آن شود.
فرهنگ فارسی
کنایه از اولیائ و مقرب و خواص و محرم اسرار است .
پیشنهاد کاربران
اهل درون ؛ اهل بیت. اهل اندرون. درونیان. مونسان و معتمدان. خودمانیها : صبحدمی با دو سه اهل درون رفت فریدون به تماشا برون. نظامی.