اهل خلوت

لغت نامه دهخدا

اهل خلوت. [ اَ ل ِ خ َل ْ وَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گوشه نشین. ریاضت کش :
آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
یا رب این تأثیر دولت از کدامین کوکب است.
حافظ.

فرهنگ فارسی

گوشه نشین .

پیشنهاد کاربران

بپرس