اهریمه
لغت نامه دهخدا
اهریمه. [ اَ م َ] ( اِخ ) راهنمای بدیها باشد و شیطان را نیز گویند. ( برهان ). اهریمن. ( فرهنگ جهانگیری ). اهرمن. آهرمن. آهریمن. رجوع به مترادفات کلمه و مزدیسنا ص 157 شود.
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید