اهرمنی
لغت نامه دهخدا
- کلمات آهرمنی ؛ کلمات زشت و نیز آن کلمات که بجای کلمه های خوب آرند بقصد ایذاء و تخفیف و اهانت ، مانند درائیدن و لاییدن به معنی گفتن.ترکیدن ، بجای زادن. تمرگیدن ، بجای نشستن یا خفتن. کپیدن و کپه مرگش را گذاشتن ، بجای خفتن. کوته کردن ، بجای زائیدن بسیار. گوربگور افتادن ، بجای مردن. عر زدن ، بجای گریه کردن. گورش را گم کردن ، بجای رفتن. کوفت یا زهرمار کردن ، بجای خوردن. جان بکن ، بجای بده. گم شو، بجای برو. خفه شو، بجای مگوی و ساکت شو. خبر مرگت بیاید، بجای چرا دیر آمدی یا چرا دیر آیی.
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید